جُستار پیش رو، به بررسى و اصلاح دو سهو و اشتباه درباره دو گروهواژه "دم" و "دام" پرداختهاست. نخستین شارحان دیوان حافظ در عصر جدید، که هم صاحبنظر بودهاند و هم با شیوههاى پژوهش ادبى نیز آشنایى داشتهاند، به دلیل کمىِ منابع پژوهش یا نوپا بودن پژوهشهاى زبانشناختى و ریشهشناختى درباره دو گروهواژه "دم" و "دام"، به خطا رفتهاند.
واژه "دم" که به معناى نفس است و با واژههاى "دمیدن"، "دماغ" و "آماس" از یک خانواده است با واژه "دم" و البتّه با همین تلفظ، معانى "لبه"، "کناره"، "نزدیک" و "مقارن"، خلط و اشتباه شدهاست. گروه دیگر، واژه "دام" است که یک بار به معناى "تور"، "شبکه" و "زنجیر" و بار دیگر به معناى "حیوان وحشىِ غیر درنده" یا حتّى "حیوان اهلى" است. لازم به ذکر است که این واژهها، از ریشههاى متفاوت هندواروپایى به زبان فارسى راه یافتهاند.
در این مقاله ضمن نشان دادن کارکرد هر کدام از این کلمات در متون ادبى، به لحاظ ریشهشناسى نیز تکتک واژگان بررسى و تحلیل شدهاند، همچنین برخى سهوهاى رخ داده در تحقیقات و پژوهشهاى ایرانى را درباره این واژهها یادآورى کردهایم.